کد مطلب:36077 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

مراحل و شیوه ی تربیت فرزند











مطلب سوم راجع به برنامه ادب آموزی است كه امام بزرگوار برنام ادب فرزند را، تعلیم قرآن كریم و تاویل آن و احكام و مقررات و آداب شرعی می دانند چون فرمود: من مصلحت در این دیدم كه تربیت تو را با تعلیم كتاب الله قران كریم و تاویل، آن آغاز و شروع نمایم مقررات و شرایع اسلام و احكام و حلال و حرام آن را به تو آموخته و یاد دهم.

آری باید توجه داشت كه عالیترین سیستم تربیت فرزند، همان آموزش تعالیم دینی است. و بهترین و غنی ترین كانون فیض و چشمه سار جوشانی كه هر چه از آن مصرف شود از آن كاسته نمی شود و انسانها به بركت آن بهره مند و برخوردار شده و بی نیاز می گردند قرآن كریم است. برای تربیت نفوس مستعده، عالیترین مواد و برنامه ی نورانی و درخشان قرآن است با قرآن كریم می توان نسلی صالح و سالم ساخت و در پرتو قرآن می شود استعدادهای خفته را بیدار و شكوفا كرد.

كتاب تابنده ای كه از گذشته و حال و آینده سخن می گوید و محیط بر زمان بوده و انحصار و اختصاصی به یك زمان ندارد، قرآن دلیل راه و راهنمای طریق بندگان و زاد و توشه مسافران الی الله و دلپذیرترین انیس شبها و بهترین برنامه ی عمل در روزها و درعرصه زندگی به شمار می رود از این رو باید برای تربیت كودكان و نونهالان جامعه و جوانان از قرآن كریم الهام گرفت و روح آنان را لبریز و سرشار از معنویات و فضائل این كتاب آسمانی كرد و بهترین و فعالترین و مفیدترین نسل را از پویا ترین و پر نشاط ترین برنامه الهی ساخته و به جامعه ی بشری تقدیم كرد و فضا و هوای محیط را به بركت جوانان تربیت یافته ی قرآن، عطرآگین و با روح و صفا گردانید، و با به كار گرفتن شیوه های نافذ تربیتی قرآن، تمایلات سركش طبقه نوخاسته و نوپا را تعدیل كرد و مهار نمود و مكرمتها و صفات عالیه ی انسانی و ملكات اخلاقی را در روح جانشان دمید.

[صفحه 86]

راستی و بدون مبالغه، مربیانی كه قرآن كریم را در دست داشته باشند برای احیاء فضائل و بار آوردن انسانهای منظم و جوانان صالح و شایسته و پای بند به اصول اخلاقی و ضوابط انسانی هیچگونه نگرانی ندارند كه در طول چهارده قرن پیوسته آزمایش شده و همواره برنامه این كتاب مقدس در ساختن انسانهای شریف و پای بند، موفق بوده و این سازندگی و پویائی چشمگیر این كتاب است ه دشمنان بشر و استعمارگران از خدا بیخبر را اینچنین حساس كرده و سراسیمه و سرگردان نموده دیوانه وار به جنگ و ستیز با قرآن برخاسته اند و به هر اقدامی هر چند وحشیانه و قساوت بار باشد دست زده و از هیچ جنایتی در این راه و برای دست یابی به هدف شیطانی خود نگذشته و فروگذار نمی كنند.

مرحوم طبرسی نقل می كنند كه رجاء بن حیاه گفته است: روزی من و پدرم در نزد معاذبن جبل بودیم معاذ گفت: ای حیاه! این كیست؟ او پاسخ داد: این پسر م رجاء است. معاذ گفت: آیا قرآن به او آموخته ای؟ پدرم گفت: نه. معاذ گفت: پس قرآن را به او بیاموز كه من خود شنیدم رسولخدا صلی الله علیه و آله سلم می فرمود: «ما من رجل علم ولده القرآن الا توج ابواه یوم القیامه بتاج الملك و كسیا حلتین لم یر الناس مثلهما». «نیست مردی كه قرآن را به فرزند خود بیاموزد جز اینكه در روز قیامت تاج آقائی بر سر پدر و مادر او گذاشته خواهد شد و دو حله و جامه بر آنان خواهند پوشید كه مردم مانند آن را ندیده باشند پس دست خود را بر كتف من زد و گفت: ای فرزند اگر بتوانی بر پدر و مادر خود در روز قیامت دو حله بپوشانی پس چنین كن[1].

- یعنی قرآن فرابگیر كه در نتیجه در قیامت پدر مادرت از دو جامه بهشتی بهره مند شوند-

راجع به حضرت زینب كبری سلام الله علیها نقل شده كه در خانه خود در دوران زعامت پدر برگوارش در كوفه مجلسی داشت كه برای زنان كوفه تفسیر قرآن می فرمود در بعضی از ایام مشغول تفسیر (كهیعص)[2] از برای زنان بود كه امیر

[صفحه 87]

المومنین علیه السلام وارد شده فرمودند: ای نور دیده شنیدم كهیعص را برای زنان تفسیر میكردی عرض كرد: آری حضرت فرمود: «هذا رمز لمصیبه تصیبكم عتره رسول الله» این حروف، رمز و اشاره ای به مصیبتی است كه به شما عترت رسول الله خواهد رسید. آنگاه كه مصائب را برای او شرح داد پس زینب صلوات الله علیها با صدای بلندی گریه كرد.[3].

دكتر بنت الشاطی می نویسد. گفته شده است كه زینب در جائیكه پدرش صدای او را می شنید مشغول تلاوت قرآن بود در این هنگام به ذهنش آمد كه از تفسیر بعضی از آیات، پرسش كند و این كار انجام شد سپس حضرت امیرالمومنین علیه السلام كه در تحت تاثیر ذكاوت و فهم قدیق زینب قرار گرفته بود به مناسبت، به بعضی از مصائب و حوادث اینده ی زینب و مشكلات و شدائدی كه در انتظار وی است اشاراتی كرد ولی دهشت و اعجاب آن حضرت شدات یافت هنگامی كه زینب با صلابت و جد هر چه بیشتر گفت: اعرف ذلك یا ابی... اخبرتنی به امی كیما تهیئنی لغدی. من همه اینها را می دانم مادرم به من خبر داده تا مرا برای فردایم آماده سازید. پدر در جواب فرزند چیزی را نیافت كه بگوید لذا سكوت كرده سر به پایین انداخت در حالی كه قلبش مالامال از مهر وعلاقه به زینب بود.[4].


صفحه 86، 87.








    1. مجمع البیان ج 1، ص 9.
    2. سوره ی مریم آیه ی 1.
    3. وفاه زینب الكبری ص 160.
    4. بطله كربلا ص 32.